تاریخچه قهوه
در طول این تاریخ، قهوه همواره به عنوان یک کاتالیزور عمل کرده است؛ از ابزاری برای تمرکز تا عاملی برای شکلگیری بحثهای سیاسی و اجتماعی در قهوهخانهها و کافه ها. این تحول نشان میدهد که چگونه قهوه از یک محصول کشاورزی ساده به یک کالای فرهنگی و ابزاری برای تغییر اجتماعی تبدیل شده است. این روند، فراتر از یک تغییر ساده در مصرف، یک پدیدهی اجتماعی بود که فضاها و ابزارهای جدیدی برای تعامل و همنشینی انسانها را به وجود آورد. در فروشگاه آنلاین قهوه کافی ونتور به بررسی این سیر تاریخی میپردازیم و جزئیات تکامل قهوه را از دل افسانهها و واقعیتها تا ظهور فرهنگ مدرن کافهنشینی بررسی خواهیم کرد.
قهوه چیست؟
قهوه، نوشیدنیای است که از دانههای برشتهشده و آسیابشدهی میوهی گیاه قهوه به دست میآید. این میوه که به دلیل شباهت ظاهری به “گیلاس قهوه” مشهور است، پس از رسیدن کامل، از درختان قهوه برداشت میشود. دانههای برداشتشده طی فرآیندهای مختلفی مانند خشک کردن و فرآوری، آمادهی مرحلهی اصلی یعنی برشتهکاری (روست) میشوند. فرآیند برشتهکاری باعث آزاد شدن ترکیبات شیمیایی درون دانه میشود که در نهایت طعم و عطر پیچیده و دلپذیر قهوه را شکل میدهند.
در جهان قهوه، چهار گونهی اصلی از گیاه قهوه وجود دارد:
-
-
- عربیکا (Arabica)،
- روبوستا (Robusta)،
- لیبریکا (Liberica)
- اکسلسا (Excelsa).
-
بیش از ۹۰ درصد تولید و مصرف جهانی به دو گونهی اصلی عربیکا و روبوستا اختصاص دارد. گونهی عربیکا (Coffea Arabica) که خاستگاه آن کوهستانهای اتیوپی و سودان است، معمولاً در ارتفاعات بالای ۱۰۰۰ متر رشد میکند و به شرایط آبوهوایی حساستر است. این گونه به دلیل داشتن طعمی ملایم، اسیدیتهی متعادل و عطری پیچیده با نوتهای میوهای و گلی، بسیار محبوب است. میزان کافئین آن نیز نسبت به روبوستا کمتر است.
در مقابل، گونهی روبوستا (Coffea Canephora) به دلیل مقاومت بالاتر در برابر آفات و رشد در ارتفاعات پایینتر، کشت آسانتر و مقرونبهصرفهتری دارد. طعم آن قویتر، تلختر و دارای اسیدیتهی کمتری است و میزان کافئین آن تقریباً دو برابر عربیکا است. این ویژگیها آن را به انتخابی ایدهآل برای تهیهی قهوههای فوری و ترکیبات اسپرسو تبدیل کرده است، چرا که کرمای بهتری به نوشیدنی می دهد.

کاشف قهوه کیست؟
در میان تمامی داستانها و افسانههای مربوط به کشف قهوه، مشهورترین آنها روایت چوپان اتیوپیایی، کالدی، است که به قرن نهم میلادی بازمیگردد. بر اساس این افسانه، کالدی متوجه شد که بزهایش پس از خوردن میوههای قرمز یک درخت ناشناس، دچار انرژی و سرزندگی عجیبی میشوند و تا پاسی از شب بیدار و فعال میمانند. او که کنجکاو شده بود، خودش نیز تعدادی از این میوهها را امتحان کرد و تأثیر مشابهی را تجربه نمود.
سپس این کشف شگفتانگیز را با راهبان محلی در میان گذاشت. راهبان ابتدا به میوهها بیاعتماد بودند و آنها را در آتش انداختند، اما با استشمام عطر دلپذیر دانههای برشتهشده، نظرشان تغییر کرد و با آسیاب کردن و دم کردن آنها، نوشیدنیای ساختند که به آنها کمک میکرد در طول مراسم طولانی دعا بیدار بمانند.
پیشنهاد می شود بخوانید: فراوری قهوه چیست؟
افسانهی دیگری نیز وجود دارد که کمتر شناخته شده است. این داستان، کشف قهوه را به یک پزشک یمنی تبعیدی به نام رازس در قرن شانزدهم نسبت میدهد. گفته میشود که رازس در بیابانی دورافتاده گیاه قهوه را کشف کرد و با برشته کردن و دم کردن دانههای آن، نوشیدنیای محرک و شفابخش ساخت. این کشف او به سرعت در جهان عرب گسترش یافت.
خاستگاه قهوه کجاست؟
خاستگاه اصلی و طبیعی گیاه قهوه، کوهستانهای اتیوپی و سودان است. با این حال، درک تاریخ قهوه نیازمند تمایز قائل شدن میان کشف و تولید تجاری آن است. افسانهها به کشف قهوه در اتیوپی اشاره دارند، شواهد تاریخی نشان میدهد که یمن اولین جایی بود که قهوه به صورت تجاری در حدود سال ۱۵۰۰ میلادی کشت شد.
صوفیان در یمن، اولین کسانی بودند که به طور سازمانیافته قهوه را به عنوان یک نوشیدنی برای بیدار ماندن در مراسم مذهبی خود استفاده کردند. این سیر تاریخی نشان میدهد که قهوه از یک کشف بومی و غیررسمی در اتیوپی، به یک محصول کشاورزی مهم و دارای ارزش در یمن تبدیل شد، که این امر پایه و اساس گسترش جهانی آن را فراهم کرد.
قهوه اولین بار در کدام کشور تولید شد؟
پاسخ دقیق به این سوال، همانند خاستگاه آن، به تفکیک میان منشأ گیاه و تولید تجاری بستگی دارد. گیاه قهوه بومی اتیوپی است، اما اولین تولید تجاری و سازمانیافتهی آن در کشور یمن صورت گرفت. یمن از قرن پانزدهم میلادی به عنوان یک پایگاه قهوه ظهور کرد. بندر موکا در یمن به عنوان اولین بندر اصلی برای تجارت جهانی قهوه شناخته شد و نقشی حیاتی در صادرات آن به سراسر جهان ایفا کرد. به دلیل اهمیت این بندر، نام موکا به مرور زمان با قهوه مترادف شد و امروزه نیز این اصطلاح به انواع خاصی از قهوه اشاره دارد.

گسترش جهانی قهوه
از یمن، قهوه به سرعت در سراسر شبهجزیرهی عربستان و جهان اسلام گسترش یافت. در قرون چهاردهم و پانزدهم، این نوشیدنی به عربستان، یمن، مصر، سوریه و در نهایت امپراتوری عثمانی راه یافت. صوفیان و دراویش در این مناطق نقش مهمی در محبوبیت اولیه قهوه ایفا کردند و از آن برای بیدار ماندن و تمرکز در طول مراسم طولانی شبانه استفاده میکردند.
نقش جهان اسلام و ظهور قهوهخانهها
با گسترش مصرف قهوه، نهاد جدیدی به نام “قهوهخانه” در شهرهای بزرگ جهان اسلام پدید آمد. اولین قهوهخانهی رسمی با نام “کیوه هان” (Kiva Han) در سال ۱۴۷۵ میلادی در استانبول تأسیس شد. این مکانها به سرعت به مراکز اجتماعی و فکری تبدیل شدند. قهوهخانهها فضایی غیررسمی و آزاد فراهم میکردند که در آن مردم از طبقات مختلف اجتماعی میتوانستند گرد هم آیند و به تبادل نظر، شعرخوانی، بازیهایی مانند تخته نرد و بحثهای سیاسی بپردازند.
این نقش حیاتی قهوهخانهها به حدی بود که به رقیبی برای مساجد و مکانی برای تجمع متفکران تبدیل شدند.همین امر باعث مخالفتهای شدید برخی مقامات مذهبی و دولتی در مکه، قاهره و استانبول شد و حتی حکم اعدام برای مصرفکنندگان صادر گشت. اما محبوبیت قهوه و قهوهخانهها چنان عمیق بود که تمامی این تلاشها برای ممنوعیت آن با شکست مواجه شد و در نهایت عالمان دینی به اجماع رسیدند که مصرف آن مباح است.
فتح اروپا با فنجانی از قهوه
قهوه از طریق مسیرهای تجاری زمینی و دریایی از امپراتوری عثمانی به اروپا راه یافت. نخستین اروپاییانی که با این نوشیدنی آشنا شدند، ونیزیها بودند. بازرگانان ونیزی در سال ۱۶۱۵ قهوه را از استانبول به ایتالیا بردند و اولین کافهی اروپایی در سال ۱۶۴۵ در ونیز افتتاح شد. این نوشیدنی که در ابتدا “نوشیدنی مسلمانان” نامیده میشد، با سوءظن مواجه بود تا اینکه گفته میشود پاپ کلمنت هشتم در حدود سال ۱۶۰۰ چنان از طعم آن لذت برد که آن را “غسل تعمید” داد و به نوشیدنی مسیحیان نیز تبدیل شد.
در اتریش، ورود قهوه به یک داستان مشهور تاریخی گره خورده است. در سال ۱۶۸۳ و پس از عقبنشینی ارتش عثمانی از وین، وینیها کیسههایی از دانههای قهوه را پیدا کردند. در ابتدا تصور میکردند که این دانهها غذای شترها هستند، اما افسری لهستانی به نام یرژی فرانسیسک کولچیتسکی که در طول محاصره در امپراتوری عثمانی با قهوه آشنا شده بود، اولین کافهی وین را با نام “خانهای زیر بطری آبی” افتتاح کرد و روش صاف کردن و شیرین کردن قهوه را به اتریشیها آموخت.
در انگلستان، قهوه در سال ۱۶۳۷ به شهر آکسفورد راه یافت. محبوبیت آن در میان دانشجویان و استادان منجر به تأسیس “باشگاه قهوه آکسفورد” شد. سپس در سال ۱۶۵۲، فردی یونانی به نام پاسکوا روزی اولین کافهی لندن را تأسیس کرد و به دلیل آشناییاش با قهوهی ترک، بهترین قهوهها را ارائه میداد. تا سال ۱۶۶۰، قهوه به بخشی جداییناپذیر از فرهنگ اجتماعی لندن تبدیل شده بود.

تاریخچه قهوه در رسیدن به قارههای جدید
با گسترش نفوذ قدرتهای اروپایی، قهوه نیز به قارههای جدید راه یافت. هلندیها از طریق بندر موکا، دانههای قهوه را به مستعمرات خود در آسیا، به ویژه اندونزی، منتقل کردند و کاشت آن را در این مناطق آغاز نمودند. از طرف دیگر، داستانی جذاب روایتگر گسترش قهوه به آمریکای جنوبی و مرکزی است. گفته میشود که یک نهال کوچک قهوه در سال ۱۷۲۰ از یمن به جزیرهی مارتینیک در کارائیب برده شد.
این نهال در طول ۵۰ سال به ۱۹ میلیون درخت قهوه تبدیل شد و به والد تمامی درختان قهوه در کارائیب، آمریکای جنوبی و مرکزی بدل گشت. از اواخر قرن نوزدهم، کشت قهوه در برزیل رونق گرفت و این کشور از سال ۱۸۵۲ به بزرگترین تولیدکنندهی قهوه در جهان تبدیل شد و این جایگاه را تا به امروز حفظ کرده است.
مراحل تکامل قهوه
فرآیند تولید قهوه از کاشت تا نوشیدن یک مسیر پیچیده و طولانی را طی میکند. گیاه قهوه پس از سه تا چهار سال از کاشت، شروع به میوهدهی میکند. میوهها که به نام گیلاس قهوه شناخته میشوند، پس از رسیدن کامل به رنگ قرمز یا بنفش درمیآیند و به صورت دستی یا ماشینی برداشت میشوند. پس از برداشت، دانههای قهوه طی فرآیندهایی مانند شستوشو و خشک کردن، برای مرحلهی برشتهکاری آماده میشوند. این مرحله، یعنی رست، فرآیندی حیاتی است که در آن دانهها حرارت داده میشوند تا رنگ آنها از سبز به قهوهای تغییر کند و طعم و عطر مطلوب آنها آزاد شود.
تکامل روشهای دمآوری
با گذشت زمان، روشهای دمآوری قهوه نیز تکامل یافتند. در ابتدا، روشهای ابتدایی مانند جوشاندن سادهی دانهها در آب رایج بود. با ظهور فرهنگ قهوهخانهها، روشهای سنتی مانند قهوه ترک که شامل جوشاندن پودر بسیار ریز قهوه در یک ظرف به نام جذوه (cezve) است، رایج شد.
انقلاب صنعتی به ظهور نوآوریهای بزرگی در صنعت قهوه منجر شد. اولین دستگاه دمآوری مدرن، پرکولاتور بود که در سال ۱۸۱۸ توسط یک فلزکار پاریسی اختراع شد و نسخهی آمریکایی آن در سال ۱۸۶۵ توسط جیمز اچ. ناسون ثبت اختراع گردید. در سال ۱۹۰۸، یک خانهدار آلمانی به نام ملیتا بنز، فیلتر کاغذی را اختراع کرد که این نوآوری به روشهای دمآوری قطرهای مانند V60 و کمکس منجر شد.
اما شاید مهمترین نوآوری در این صنعت، اختراع دستگاه اسپرسوساز باشد. لوئیجی بزرا در سال ۱۹۰۱ اولین دستگاه تجاری اسپرسوساز را در ایتالیا به ثبت رساند. این دستگاه با استفاده از فشار بالای آب و بخار، قهوهای غلیظ و سریع تهیه میکرد. پس از آن، دسیدریو پاوونی حق اختراع بزرا را خریداری کرد و با بهبود آن، اطمینان حاصل کرد که دمای دمآوری از دمای خاصی بالاتر نرود و قهوه با فشار ۹ بار تهیه شود تا تلخی آن کاهش یابد.
چهل سال بعد، آکیله گاجیا با افزودن یک پیستون به دستگاه، به استخراج تحت فشار بالاتری دست یافت که منجر به ایجاد لایهی “کرما” بر روی اسپرسو شد و نوشیدنیهای جدیدی مانند کاپوچینو متولد شدند. این نوآوریها نشان میدهند که چگونه پیشرفتهای فنی میتوانند مستقیماً به خلق پدیدههای فرهنگی و اجتماعی جدید کمک کنند؛ اختراع اسپرسوساز که ابتدا برای افزایش سرعت کار کارگران در ایتالیا بود، ناخواسته به خلق یک نوشیدنی جدید و فرهنگهای مرتبط با آن منجر شد.

تاریخچه قهوه در ایران
تاریخ ورود دقیق قهوه به ایران مشخص نیست، اما شواهد نشان میدهد که در دوره صفویه و احتمالاً در زمان سلطنت شاه عباس اول از طریق تجارت با کشورهای عربی به ایران راه یافته است. قهوه در ابتدا در دربار صفوی جایگاه ویژهای یافت و به نوشیدنی ثابت شاه و درباریان تبدیل شد، به طوری که منصبی به نام «قهوهچی باشی» برای مدیریت آن ایجاد شد. علاوه بر دربار، صوفیان و عارفان نیز از اولین مصرفکنندگان قهوه بودند. آنها قهوه را به عنوان ابزاری برای تمرکز، مراقبه و بیدار ماندن در طول مراسم معنوی خود میدیدند.
با گسترش مصرف قهوه در میان مردم، قهوهخانهها در ایران پدید آمدند و به سرعت به مراکز مهم اجتماعی و فرهنگی تبدیل شدند. این مکانها محلی برای گردهمایی شاعران، هنرمندان و اندیشمندان بودند و به رشد هنرهای سنتی مانند نقالی، شاهنامهخوانی و پردهخوانی کمک کردند. در قهوهخانهها، مردم از اقشار مختلف جامعه در فضایی صمیمی به بحث و تبادل اخبار و ایدهها میپرداختند.
در این فضاها، نقد سیاسی نیز به صورت غیرمستقیم انجام میشد که این امر مانند تجربهی قهوهخانههای عثمانی، باعث دخالت مقامات حکومتی برای کنترل آنها شد. این شباهت نشان میدهد که قهوهخانهها در هر کجا که ظهور کردند، پتانسیل تبدیل شدن به یک فضای “غیرسلسلهمراتبی” را داشتند. با این حال، در ایران، این فضاها با عناصر فرهنگی بومی مانند نقالی و شاهنامهخوانی پیوند خوردند که نشاندهنده بومیسازی یک پدیدهی جهانی است.
جایگزینی قهوه با چای
با وجود محبوبیت اولیه قهوه، چای به تدریج جای آن را به عنوان نوشیدنی غالب در ایران گرفت و این روند تا اواخر قرن نوزدهم ادامه داشت. این تغییر تنها به دلیل ترجیح سلیقهای نبود، بلکه عوامل اقتصادی و ژئوپلیتیک نقش مهمی در آن ایفا کردند. کشورهای تولیدکنندهی اصلی قهوه، مانند یمن و اتیوپی، از ایران فاصله داشتند، در حالی که چین به عنوان تولیدکنندهی عمدهی چای، از طریق جادهی ابریشم دسترسی آسانتری به ایران داشت.
این عامل لجستیکی و اقتصادی، هزینه و دشواری تجارت قهوه را در مقایسه با چای به شدت افزایش داد. علاوه بر این، تأثیرات فرهنگی روسیه که مصرفکننده اصلی چای بود نیز بر این تغییر تأثیر گذاشت. این امر نشان میدهد که تحولات فرهنگی اغلب تحت تأثیر عوامل اقتصادی و ژئوپلیتیک پنهان هستند.

سخن پایانی در مورد تاریخچه قهوه
تاریخ قهوه، داستانی جذاب از یک کشف ساده در دل کوهستانها تا تبدیل شدن به یک نیروی محرک فرهنگی و اقتصادی است. این نوشیدنی از یک میوهی بومی در اتیوپی به یک کالای استراتژیک در یمن، یک پدیدهی فرهنگی در جهان اسلام و یک نوشیدنی جهانی تبدیل شد که در هر قاره، با فرهنگ و آداب آن درهم آمیخت. از قهوهخانههای سنتی که محل تبادل نظر و شعرخوانی بودند تا کافیشاپهای مدرن که فضایی برای مطالعه و کار فراهم میکنند، قهوه همواره نقشی حیاتی در زندگی اجتماعی انسانها داشته است.
در دهههای اخیر، شاهد ظهور جنبشی به نام “قهوه تخصصی” (Specialty Coffee) بودهایم که در دههی ۱۹۶۰ با پیشگامی افرادی چون آلفرد پیت در کالیفرنیا آغاز شد. این جنبش به نوعی یک بازگشت به ریشهها و تأکید بر کیفیت، منشأ، و فرآوری دقیق قهوه است. این رویکرد جدید نشان میدهد که چگونه میتوان از یک نوشیدنی ساده، تجربهای غنی، پیچیده و آگاهانه خلق کرد. در نهایت، قهوه صرفاً یک نوشیدنی نیست، بلکه یک تجربه شخصی، اجتماعی و هنری است که در طول تاریخ، زندگی انسانها را غنیتر کرده است و همچنان به تکامل خود ادامه میدهد.
اسکیما پیدا نشد.
